Nov 24, 2007


عشق چیست؟

عشق،انفجار زیباترین ودلپذیرترین عاطفه های آدمی است.
راز زیستن ،معنای زیستن ونیروی زیستن اوست.
ٌٌٌََِِآن شعلهء جانبخش است که بناگهان ،دهانهء خاموش جان وروان آدمی رامیگشاید.،
وتوفانی از خورشیدهاوستاره های در بندمانده را رها میسازد؛
تاسرتاسر زندگی وجسم وجان اورا معنا وگرماببخشد،
وزیستن دراین جهان بیرحم ، ستمکاره، ودرشتخو رابرای وی ممکن سازد.
عشق،اتشبازی با شکوه رنگها،نورها،پروانه ها،گلبرگها،عطرها،
لبخندهاوهمهء زیباییهای جهان،درمنظومهء رنگین کمان زیستن است.
عشق ، جان جهان است،همان پدیدهء اثیری است که افلاطون،بی آن،
زندگی را«ناشدنی ومحال»،وجهان را«گورستانی بیکرانه» میداند.
همان است که به گفتهء جلال الدین محمد بلخی،به ادمی«شکل دگرخندیدن» می اموزد:


گرچه من خود زعدم دلخوش وخندان زادم
عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن

عشق ،دگرگونی مداوم و« شدن »های بی گسست است.
عشق،تکامل است،از فرود به فراز،واز مسیری دشوار ومارپیچ ،
تا ژرفای آسمانها ، تا خدا گونگی.
عشق ،دلپذیرترین جهان بینی آدمیست.آن جهان بینی نجیب و
جلیل، که از آغاز تاریخ انسان تا کنون،جانهای شیفتهء بسیاری ،
برای برپاداشتن جهانی شایسته و بایستهء آن ، کوشیدند وجان باختند، برای:


روزی که کمترین سرود بوسه است
وهر انسان
برای هر انسان
برادریست
روزی که ذیگر درهای خانه هاشان را نمی بندند
قفل، افسانه ای است
وقلب
برای زندگی بس است.

No comments: